بر دامنه هاي کوهستانی ميهن نشسته ايم و آفتاب عزت را بر شانه هايت گسترده می بينيم. بـه تـو فکر می کنيم کـه دستان پينه بسته ات را وقف سربلندی اين سرزمين کردهاي. تـو سرمايه اي بی بديلي آن چنان کـه اوليای خاص خداوند بـه تکريمت سفارش کرده اند و حضور شکوهمندت را ستوده اند. تـو روزهاي سرد و مه آلودمان رابه آبی هاي آفتاب گستر پيوند مي دهي
دستهايت کـه آيينه تلاش روزگارند، پر برکت باد! توانِ دستهايت را میستاييم اي سازندهترين نقش هستی در قاموس آفرينش تمام روزهاي شکوفا از تلاش، روز تـو باد! روز بهروزی مـن، روز بهروزی تـو، روز بهروزی تمام دست هاي کار آمد جهان دستهايي کـه روزها را در تلاشند برای آرامش شبها، شبها در تکاپويند برای آسايش روزها! نامت کـه شکوه کار و تکاپوست، تنها واژه ماندگار روزگار اسـت
آری…. کار مايه حيات زندگی اسـت. چشمه سار زلال زندگی با کار جلا و روشنی میيابد و کارگران، پيشگامان اين حياتِ بديع و نشاط آفرينند. فراموش مباد؛ در آيينهاي کـه آيندگان، بـه صافی و زلالیاش، سوگند خواهند خورد
هر روز تاريخ بـه نامت ،روز کار و کارگر مبارک باد.